میز اسلب گردو

دیروز زمان ناهار متوجه شدیم که میز ناهار خوری چوبی کارگاه که خیلی قدیمی بود متورم شده است این میز چوبی ساده یادگار مادربزرگ بود یکی از اعضای هایپر اکتیو تیم دست به کار شد تا میز را ترمیم کند اما اسلب چوب گردویی که سال پیش از تویسرکان خریده بودیم گوشه کارگاه چشمک میزد. همه دست به کار شدیم و تقریباً میز مادر بزرگ را فراموش کرده بودیم. یکی سنباده میزد یک نفر رزین را آماده می کرد و دو نفر هم به طراحی پایه فلزی می پرداختند.

حالا بعد از ۱۰ روز یک میز اسلب گردوی زیبا که حاصل زحمت چهار نفر از اعضای تیم بود وسط کارگاه می درخشید و چوب خشک و ترک‌خورده آن جان دوباره گرفته بود شیار وسط اسلب گردو از رزین مشکی پر شده بود و در رگهایش جریان داشت .

بافت بی نظیر و رگه های منحصر به فرد اسلب بسیار چشم نواز بود و تیم عکاسی را بر آن داشت تا هر چه سریعتر این محصول زیبا را برای فروش حاضر کنند.
حالا امروز روی همان میز قدیمی مادربزرگ که ترمیم شده بود غذا می‌خوریم، بله بعضی از یادگارها جایگزین ندارند.
پس این شما و این میز اسلب چوبی بی‌نظیر.