فرنیچر (Furniture) در زبان انگلیسی به اثاثیهی منزلی اطلاق میشود که ما فارسیزبانها به آنها مبلمان میگوییم. وسایلی از قبیل صندلی، میز، تختخواب، دراور، کمد و… . فرنیچر یا مبلمان وسیلهایست که جهت راحتی و آسایش انسان در زندگی روزمرهاش، چه در خانه و در حین استراحت و سرگرمی و چه در محل کار مورد استفاده قرار میگیرد و قابلیت جابهجایی و انتقال دارد. محصولات دکوراتیو که جزیی از هنر دکوراسیون و طراحی هستند نیز از خانوادهی فرنیچر محسوب شده و صرفا و در همهی موارد نقش کاربردی آنها مورد نظر نیست و میتوانند یک هدف نمادین یا مذهبی را دنبال کنند.
انسانها از همان ابتدای تمدن بشری از اشیاء طبیعی همچون کندهی درختان، سنگ و استخوان و… به عنوان مبلمان استفاده میکردهاند. تحقیقات باستانشناسی نشان میدهد که انسانها از حدود ۳۰ هزار سال قبل با تراشیدن چوب و سنگ نخستین تجربیات خود را در ساخت این وسایل مورد نیاز زندگی جمعی کسب نمودهاند. به جرأت و با توجه به همین تحقیقات و اکتشافات باستانشناسی میتوان گفت که فرنیچر تاریخی به درازای تمدن بشری دارد و هر روزه با پیشرفت کاوشها در محوطههای باستانشناسی در سراسر جهان، این نکته به اثبات میرسد که تمام تمدنهای باستانی که در طول هزارهها و بر اثر عواملی همچون زلزله و سیل و در اکثر موارد بر اثر جنگهای خانمانبرانداز، تمام دستاوردها و نشانههای آنها از بین رفته، دارای سبکها و ابداعات خاص خود در طراحی و ساخت فرنیچر بودهاند؛ تمدنهایی همچون ایلامیها، سومریها، آریاییها، فینیقیها و… .
از میان تمدنهای باستان بیشترین آثار به جا مانده که در سبکشناسی هنرهای تجسمی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار هستند متعلق به سه تمدن مصر، یونان و روم میباشد.
هنر در مصر باستان در حدود ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد توسعه یافت و این توسعه شامل طراحی و ساخت مبلمان نیز میشود. مبلمان مصری عمدتا با چوب ساخته میشد و گاهی با چرم، عاج، نقره، طلا و آبنوس تزيین میشده. چوب مورد استفادهی مصریها از فینیقیه وارد میشد و این کمبود چوب در مصر باعث ابداعات و نوآوریهایی در تکنیک و ساخت گردید. استفاده از اتصالات خاص (روسری) برای اتصال دو قطعه کوتاهتر به هم و ساخت یک تیر بلندتر، و همچنین ساخت روکشهایی از چوبهای گرانقیمت که در سطح چوبهای ارزان قیمت استفاده میشده است. اولین فرنیچر متداول و ارزانقیمت که در مصر شهروندان عادی (و نه بردهها) از آن استفاده میکردهاند، چهارپایه بوده است. سهپایههای تاشو با لولاهای برنزی برای همه متداول نبود و فقط قشر خاصی از آن استفاده میکردهاند. صندلیهای کامل (با کفی و پشتیهای راحت و آسوده) متعلق به اشراف و ثروتمندان بوده است.
در یونان باستان چوب مادهی اولیهی رایج در ساخت مبلمان بوده و در اکثر موارد با عاج، لاک لاکپشت، شیشه، طلا و سایر مواد گرانبها تزیین میشده. از جمله ابداعات و تکنیکهای مورد استفادهی یونانیها میتوان به استفاده از روکشهای گرانقیمت همچون آبنوس و افرا و همچنین استفاده از اتصالاتی مانند رولپلاک و چنگگ اشاره کرد. رایجترین مبلمان مورد استفادهی یونانیان میز غذاخوری بوده؛ یک صفحهی مستطیلی شکل بر روی سهپایه.
رومیها در تمام جنبههای زندگی متمدنانهشان تحت تاثیر یونانیان بودهاند و این متاثر بودن در زمینهی مبلمان نیز کامل مشهود است. آنها هیچ سبک و تکنیک خاصی در زمینه طراحی و ساخت مبلمان نداشتهاند.
سبک مبلمان یونانی-رومی از قرون چهار و پنج میلادی تا قرون چهارده و پانزده میلادی یعنی در تمام سالیان قرون وسطی ادامه یافت و در عصر رنسانس همراه با هنرهای دیگر، تولدی دوباره در طراحی را رقم زد که اغلب از سنت یونانی-رومی الهام گرفته شده بود. این شکوفایی در سایر هنرها و به طور کلی در فرهنگ رقم خورد که در ابتدا در شمال اروپا یعنی ایتالیا اتفاق افتاد و از قرن پانزده جهان را متحول ساخت.
قرن هفدهم، قرن طرحهای مجلل سبک باروک است که مهمترین شاخصهی آن تجملگرایی افراطی آن و ساختن فضاهای منحنی و استفادهی فراوان از تزیینات میباشد.
قرن هجدهم، قرن سبکهای روکوکو و نئوکلاسیک است. روکوکو واکنشی علیه شکوه و اجلال سبک باروک بود که بیشتر بر راحتی و کوچک بودن تاکید داشت. سبک نئوکلاسیک برگرفته از هنر یونان بود با خطوطی شدیدتر و تلفیقی با جهان مدرن قرن هجده و نوزده.
قرن نوزده با سه سبک گوتیک، روکوکو و نئوکلاسیک ادامه مییابد و در اغلب موارد با تلفیقی از سبکهای پیشین روبرو هستیم که به همین دلیل به دوران احیاء سبکها معروف است.
از اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست تا دهههای هفتاد و هشتاد میلادی همین قرن، ما با مدرنیسم در طراحی دکوراسیون و در کلیت فرهنگ و هنر روبرو هستیم. طرحهایی که بر سادگی، بیپیرایه بودن، کاربردی بودن، استفاده از زوایا به جای منحنیها و… تاکید دارند و مواد مورد استفاده در آنها بیشتر از تخته سهلا و سایر مصنوعات چوبی و فلزی، فایبرگلاس و پلاستیک میباشد.
در ربع آخر قرن بیستم با جنبش پستمدرنیسم در فرهنگ وهنر روبرو میشویم که بیشتر برای پر کردن فضای مابین سلیقهی سنتی و مدرن، طراحی شده است. صنعتی شدن، پستمدرنیسم، اینترنت و دغدغههای زیستمحیطی، نگرش و نوع خاصی از طراحی را در عصر معاصر فراروی ما قرار داده است. سبکهای جدید بیشتر ملزم بر استفادهی بهینه و طبیعی از مواد اولیهی طبیعی به همان شکل موجود در طبیعت هستند و در همین عصر و به کمک اینترنت و رسانههای جمعی است که ما با جهانی شدن سلایق و رویکردها در طراحی و ساخت مبلمان روبرو هستیم.
در کشور ما ایران نیز همان سیر جوامعی که بررسی شد طی شده و البته که در مورد پیشینه و سبکهای مبلمان در ایران ما تا کنون تحقیق جامعی به عمل نیامده ولی همانگونه که ما ایرانیان در فرهنگ و هنر و معماری دارای سبک و سیاق خاص و منحصربهفرد خود در کنار تمدنهای مصر و یونان و… بودهایم؛ بدون شک در طراحی و ساخت مبلمان نیز دارای ابداعات، تکنیکها و طرحهای خاص خود بودهایم. به عنوان مثال کماکان میتوان هنر منحصربهفرد تلفیق شیشههای رنگی و چوب را در مشبکسازی ایرانیان به وضوح دید که در جهان یگانه و بیهمتاست. از اوایل قرن بیستم که ایران تحت سیطرهی پهلوی قرار گرفت؛ هنر، معماری، فرهنگ، صنعت و تمام شئونات زندگی ایرانیان به سمت الگوبرداری از مدلهای غربی سوق داده شد. مبلمان نیز از این قاعدهی کپیبرداری صرف مستثناء نبوده و نیست. هر چند در این میان سنتهای نیرومند هنری و فرهنگی ایرانیان همیشه با ابداعات و تلفیقاتی خاص راهگشای زندگی روزمره ما ایرانیان بوده است. مبلمان در ایران تا قبل از دهه چهل متعلق به درباریان و اشراف بوده و بعد از دههی چهل با تغییر فرهنگ و ساختار جامعهی ایران و تولید مبلمانهای ارزانقیمت، مبلمان از انحصار طبقات خاص خارج شده و به واسطهی صنعتی شدن جامعه و واردات کالاهای دیگر کشورها این وسایل که روزگاری خارج از دسترس عموم مردم بوده در دسترس همگان قرار گرفته. در ایران پس از انقلاب نیز همان سیر پیش از انقلاب در تمام شئونات زندگی و هنر ما ایرانیان ادامه پیدا کرده و امروزه به مدد جهانی شدن به واسطهی اینترنت و رسانههای جمعی ما با دنیایی از ایدهها و ابداعات و تکنیکهای نو روبرو هستیم. که البته وظیفهی هر طراح و سازندهی مبلمان، از طرفی تلفیق دستاوردهای عصر پستمدرنیسم و جهانی شدن با سنتهای دیرپای جامعهی خویش است و از طرف دیگر، تلاش در جهت حفظ محیط زیست و سلامت جسم و روان هموطنان خویش.
چکیده:
- عوامل تاثیرگذار بر سبک طراحی و ساخت مبلمان در هر عصر، همان عوامل تاثیرگذار بر هنر و فرهنگ هستند و ما با مرور تاریخ فرهنگ و هنر هر عصر میتوانیم به مشخصههای مبلمان در هر عصر پی ببریم.
- تا پیش از انقلاب تکنولوژیک معاصر و انقلاب صنعتی قرون قبل از آن (۱۷،۱۸،۱۹)، عواملی همچون شرایط جغرافیایی و فرهنگ بومی تعیین کنندهترین عوامل در طراحی و ساخت مبلمان و در کل، در معماری و هنر و فرهنگ هر منطقهی جغرافیایی بودهاند.
- امروزه با جهانی شدن به واسطهی رسانهها و انقلاب صنعتی که تمام جهان را در بر گرفته، عامل تعیین کننده در طراحی و ساخت مبلمان، نه شرایط جغرافیایی و یا فرهنگ بومی، بلکه سلایق فردی و در اکثر جوامع توجه به محیط زیست و غلبه بر زندگی ماشینی به واسطهی طرحهای طبیعی است.